
یه اسرافیل پرو و بی جنبه و بی ادب داریم !!با یه گوهر خنگ ومچل که گیراییش کمه در مقابل حرفای مثبت ۱۸ پسر عموش !..!…
این دوتا یه فضای کاملا شادی رو با هم دیگه ایجاد میکنن...

دختری شیطون ولی در برابر پسرا مغرور.... که با ورود پسری هوس باز ومغرور به زندگیش مجبور میشه هم خونه بشه.
پایان خوش

زنی که با یه شرط عجیب از همسرش جدا میشه ....
زنی که صبر و استقامتش ستودنیه ...
همیشه محکم بوده و پناه ...
حالا وقتش رسیده که کمی منطق رو خاموش کنه
دل به دل ... دلی بده و عاشقی رو یادبگیره
اما این دل دادنه نه سادست و نه کلیشه ای ...
این اتصال یکم زیادی عجیب شروع میشه
شایدم با حسای پیچیده ...
و مردی پر از حسرت و کمبود که خودشیفتگیش
جذابیت داره ...
درسته پوسته ظاهرش زیادی سنگیه ...
ولی قضاوت ندیده و نشناخته ممنوع !

داستان درباره ی دختریه به اسم نفس که طی یه حادثه مادرش رو از دست میده و برای ترم جدید وقتی وارد دانشگاه میشه …

❤️رمان : #مرگ_مسکوت
❤️ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #طنز
❤️نویسنده : #فائزه_گرمرودی
پسری به نام حسام که به علت مشکلاتی در گذشته ، سه سال در خانه به دور از خانواده زندگی میکنه.حسام که استاد دانشگاه و صاحب نمایشگاه ماشین هست، هر روز رو با انجام کارهای روزمره میگذرونه تا این که با پیش اومدن جریانی مجبور میشه دوباره به خانواده اش سربزنه که توی همین ماجرا با دختری به نام آرزو که دانشجوی خودش هم هـست اشنا میشه و اتفاقات هیجان انگیزی بینشون رخ میده که باعث تغییر رویه زندگی حسام میشه...


آریانا دختر شر و شیطونی که دانشگاه رو روی سرش گذاشته، همه چی به خوبی پیش میره ولی با اومدن استاد جدیدش، و یه فیلمی که دستکاری شده مجبور به ازدواج با استادش میشه که...
❤️رمان: #چشم_های_وحشی_روژکا
❤️ژانر: #طنز #عاشقانه
❤️نویسنده: #گیلدا_تک
دختری به نام روژکا و پسری به نام فرهمند پارسا... دخترمون بسکتبالیسته، همزمان کتاب ترجمه میکنه و دانشگاه هم میره پسرمون استاد دانشگاهه، همزمان رئیس شرکت هم هست

راجع به دختری به اسم سوگل هست که پدرش صاحب یکی از بهترین رستوران های شهر تهرانه و دنبال یه سری اشپز ماهر هستن…
در این بین با دانیال پسری شوخ، مغرور و البته همه روز و شبش با تلافی میگذره