کتابفاز کاملترین مرجع دانلود رمان های انگلیسی و فایل کتاب
دانلود رمان دیوونه دوست داشتنی از دریا فرهمند

خلاصه کتاب:

❤️خلاصه دانلود رمان دیوونه دوست داشتنی از دریا فرهمند:

آریانا دختر شر و شیطونی که دانشگاه رو روی سرش گذاشته، همه چی به خوبی پیش میره ولی با اومدن استاد جدیدش، و یه فیلمی که دستکاری شده مجبور به ازدواج با استادش میشه که...

دانلود رمان رخساره به قلم هانی زند فایل pdf با لینک مستقیم

خلاصه کتاب:

دانلود رمان رخساره... نگاهش را با لبخند از جایگاه عروس و داماد گرفت و دکمهٔ کت خوش‌دوخت و اسپرتش را بست. با دقت اطراف را از نظر گذراند. همه‌چیز مرتب بود. به‌قاعده و طبق اصول. بیخود نبود که تک‌تک تاریخ‌های چند‌ماه آینده‌اش هم برای مراسم عروسی رزرو شده بود. حالا تالار پذیرایی‌اش حسابی اسم و رسم در کرده بود.

تذکری به یکی از پیشخدمت‌ها داد و جلوتر رفت. امشب مراسم خاصی بود. برای عروسی خواهر دوست قدیمی‌اش حسابی سنگ تمام گذاشته بود. همه‌چیز باید به نحو احسن انجام می‌شد.

خلاصه کتاب:

❤️رمان: #چشم_های_وحشی_روژکا

❤️ژانر: #طنز #عاشقانه

❤️نویسنده: #گیلدا_تک

 

❤️خلاصه دانلود رمان چشم های وحشی روژکا با فرمت پی دی اف

دختری به نام روژکا و پسری به نام فرهمند پارسا... دخترمون بسکتبالیسته، همزمان کتاب ترجمه میکنه و دانشگاه هم میره پسرمون استاد دانشگاهه، همزمان رئیس شرکت هم هست

دانلود رمان حوالی این شهر به قلم سمیرا ایرتوند فایل PDF با لینک مستقیم

خلاصه کتاب: دانلود رمان حوالی این شهر... صدای داد و فریاد مرد ستون‌های خانه را می‌لرزاند. زن ترسیده کنارش رفت: عزیزم، آروم. - یه هفته‌ست ازش خبری نیست. - شاید براش اتفاقی افتاده! - نمی‌بینی تو نامه چی نوشته؟ آب دهانش را قورت داد، می‌دانست! متن نامه را از بر بود… دخترش رفته بود تا عاشقی کند و وای به روزشان اگر این عشق خطا می‌رفت! - عزیزم… - اون دختر خرابت زیر دست تو خراب شد. آهی کشید؛ وقتی شاگرد اول مدرسه بود، دخترِ عزیزم خطاب می‌شد و حالا شده بود دخترِ خرابش. - با اون پسره‌ی الدنگ فرار کرده. - صداتو بیار پایین، همسایه‌ها می‌شنون. مرد با نفرت به همسرش زل زد…

دانلود رمان آشپز باشی از محمد ستاری

خلاصه کتاب:

❤️خلاصه دانلود رمان آشپز باشی از محمد ستاری:

راجع به دختری به اسم سوگل هست که پدرش صاحب یکی از بهترین رستوران های شهر تهرانه و دنبال یه سری اشپز ماهر هستن…
در این بین با دانیال پسری شوخ، مغرور و البته همه روز و شبش با تلافی میگذره

خلاصه کتاب:

دانلود رمان سد سکوت... تنها بودم دور از خانواده در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد از او میترسیدم از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار به او نزدیک شدم تا لطفش را جبران کنم.. اما قلب‌و احساسش را ربودم گریختم.. تا زنده شدن گذشته ام آبرویش را برباد ندهد. شکستم… تا دروغ ها و پنهان کاری ام غرورش را له نکند، تا او مجبور به فراموشی باشد اما آمد… فهمید… دید… آبرویی برایم نماند و من فقط سکوت کردم تا محرم حیوان صفتم را نشناسد‌…

 

خلاصه کتاب: دانلود رمان به نام زن... به نام زن داستان زندگی مادر جوانی به نام ماهور است که در پی درآمد بیشتر برای گذران زندگی خود و دختر بیست ساله‌اش در یک هتل در مشهد به عنوان نیروی خدمات استخدام می شود. شروع ماجرای احساسی ماهور همزمان با آن‌چه در هتل به عنوان خدمات به مسافران خارجی عرضه می‌شود زندگی او را دچار اتفاقات جدیدی می‌کند…

خلاصه کتاب: دانلود رمان فودوشین... ماجرای زندگی آرامش، دختر جوان و سرکشی است که چون در کودکی مورد دست درازی برادر حیوون صفتش قرار می گرفته، حالا در خانه‌ای مستقل و دور از خانواده زندگی می‌کند و طی اتفاقاتی مجبور به ازدواج با طوفان، مردی رنج کشیده، جوانمرد و سرد می‌شود که از او متنفر است و شروع این زندگی مشترک و پر از تنفر همراه با رخ دادن ماجراهای عجیب و برملا کردن رازهایی از گذشته‌ی هر دویشان می‌باشد. رازهایی که عادی نیست بلکه.. (فودوشین: کلمه‌ای ژاپنی 不動心 به معنای: قلبت را بی‌حرکت نگه داری، پابرجا در مقابل شادی و اندوه)

خلاصه کتاب: دانلود رمان آیین دلبر... و گناه ما این بود که عشق اولشان نبودیم… برای همین چشم هایمان به نظر زیبا نمی آمد و بدخلقی هایمان روی چشم های کسی جانداشت، برای بودن و ماندنمان زمین را به آسمان ندوختند و هیچ کاری برای ثابت کردن دوست‌ داشتن‌ هایشان انجام ندادند، تار موهایمان قافیه‌ی شعر و غزل نشد و صدایمان تسکینِ درد هایشان… ما عشق اول نبودیم؛ وگرنه… برای دیدنمان لحظه شماری می‌کردند و برای لمسِ آغوشمان پیش قدم می‌شدند، تنها نمی‌ماندیم، یادِ یک نفر خودمان را از یادمان نمی‌برد…

خلاصه کتاب:

دانلود رمان تمام آنچه دارمی... چهارسال پیش برای گرفتن انتقام از خواهرم بهم نزدیک شد و اولین دوستی ام را تو ۱۵ سالگی داشتم و عاشقم کرد و رفت حالا بعد چهارسال برگشته و دیگه هیچی از اون پسر شوخ و شنگ گذشته باقی نمونده اون فقط یه پسر دختربازه که دوباره سعی داره من را به سمت خودش بکشونه و اصلا نیازی نیست تلاش کنه من هنوز هم رامش میشم…

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کتابفاز کاملترین مرجع دانلود رمان های انگلیسی و فایل کتاب " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.